اکثر افرادی که اقدام به ترک مواد مخدر میکنند بعد از گذشت مدتی که دور از اعتیاد باقی ماندند دوباره اقدام به مصرف مواد مخدر میکنند. علت این است که وقتی دچار «وسوسه» میشوند نمیتوانند خود را کنترل کنند و تسلیم آن میشوند.
وسوسهها نوعی افکار آسیبرسان هستند که مدام در ذهن تکرار میشوند. وقتی شخصی دچار وسوسه میشود فکر انجام دادن کاری دست از سرش بر نمیدارد و مجبور به انجام آن میشود. چیزی در درون ذهنش مدام فریاد میزند که “برو فلان کار را انجام بده و از انجام آن لذت ببر”.
در افرادی که برای مدتی مصرف مواد مخدر را قطع کردهاند وقتی دچار وسوسه میشوند نمیتوانند به چیزی بجز مصرف دوباره مواد فکر کنند و متأسفانه در اکثر موارد هم دچار لغزش شده و مجدداً در دام اعتیاد گرفتار میشوند.
برای اینکه متوجه ماهیت وسوسه شویم باید اطلاعات بیشتری دربارهی ذهن و افکار بدست بیاوریم.
ساختار ذهن انسان بگونه طراحی شده است که در مدت زمانی کوتاه، افکار مختلف در آن ایجاد و از بین میروند. شاید متوجه شده باشید لحظهای که فکری به ذهنتان خطور میکند در همان لحظه فکری دیگری از آن خارج میشود. در اکثر مواقع اصلاً فراموش میکنیم که چند لحظه قبل به چه فکر میکردیم. این بدین معنی است که افکار بسرعت جایشان را با یکدیگر عوض میکند.
آسمان و ابر
آسمان و ابر یک مثال قابل لمس است؛ بدین صورت که ذهن انسان مانند آسمان و افکار هم مانند ابر هستند. آیا ابرها همیشه در آسمان ثابت میمانند؟ خیر.
همانطوری که تکههای ابر مدت زمان زیادی در آسمان ثابت نمانده و از آن عبور میکنند، افکار نیز بسرعت از ذهن خارج شده و جای خود را با افکار دیگری عوض میکنند.
وقتی شخصی دچار وسوسه میشود فکری در ذهنش بوجود میآید، مدام تکرار میشود و از آن خارج نمیشود. درصورتی که این فکر از ذهنش خارج نشود تبدیل به عمل میشود و منجر به لغزش و آسیب خواهد شد.
اما چاره چیست؟ آیا روش یا راهکاری برای خلاص شدن از وسوسه وجود دارد یا نه؟ خوشبختانه جواب مثبت است.
آدریان ولز دانشمند علوم روانشناسی روشی را برای خلاص شدن از وسوسه معرفی کرده است.
روش ذهن آگاهی انفصالی (Detached mindfulness)
برای راحتی درک موضوع چشمانتان را ببندید و “ببری” را در ذهنتان تصور کنید. بدون آنکه سعی کنید ببر را کنترل کنید ببینید که ببر چه رفتاری از خود نشان میدهد.
آیا تصویر ببر ثابت است یا حرکت میکند؟ دمش را تکان میدهد یا نه؟ آیا میتوانید جلوی چشمک زدن ببر را بگیرید؟
شما هر کار بکنید ببر کار خودش را انجام میدهد. به اینطرف و آنطرف میپرد. دمش را تکان میدهد و دهانش را باز میکند. همانطور که مشاهده میکنید شما فقط ناظر بر ببر هستید و کنترلی بر آن ندارید. در واقع انسان بر افکارش نظارت میکند و کنترلی روی آن ندارد.
ذهن آگاهی انفصالی از دو قسمت تشکیل میشود: ذهن آگاهی و انفصالی
انفصالی
انفصالی یعنی افکار که شامل تصاویر، کلمات و عقاید است، آن را خارج از هسته درونیمان ببینیم. هر فکری که به ذهنمان خطور میکند بدین معنا نیست که ما با آن موافق یا مخالف هستیم. در هسته خود شما ناظر بر افکار خود هستید نه تولیدکنندهی آن.
ذهن آگاهی
بخش دوم ذهن آگاهی است. ذهن آگاهی در واقع به ناظر بودن بر افکار و عدم واکنش به آنها اشاره میکند. اگر فکری دارید که آزاردهنده به نظر میرسد، تنها کاری که باید در مورد آن انجام دهید این است که بر آن آگاهی پیدا کنید. نه آنرا سرکوب کنید و نه سعی کنید فراموشش کنید.
یعنی بر افکار حاکم بر ذهن خود آگاه شوید و بر آن نظارت کنید. وقتی فکر آسیب زنندهای مثل: مصرف مجدد مواد مخدر به ذهنتان میرسد باید فقط یک کار انجام دهید و آن انجام هیچ کار است!!!
در واقع تا زمانی که فکر فقط درحد فکر باشد مشکلی ندارد چون عملی انجام نشده است. مشکل از آنجایی شروع میشود که فکر تبدیل به عمل شود.
راه دیگر برای درک ذهن آگاهی جداشده این است که در نظر بگیرید چگونه میتوانید به طور مؤثر با کودکی که عصبانی میشوند برخورد کنید. بسیاری از اوقات کودکانی که داد و بیداد کرده و عصبانی میشوند در واقع به دنبال جلب توجه هستند، بنابراین حتی دادن بازخورد منفی مانند دعوا کردن یا تنبیه کردنشان باعث تشدید رفتارشان میشود!
به سادگی اجازه دهید کودک عصبانی شود. آنچه را که در حال رخ دادن است مشاهده کنید و به هیچ وجه به آن واکنش نشان ندهید. اغلب اوقات بهترین راه برای مقابله با کج خلقی این است که هیچ کاری انجام ندهید.
کلام آخر
بطور خلاصه وقتی دچار وسوسه میشوید، از هسته درونی خود جدا شوید و برخودتان نظارت کنید. بنگرید چه فکری در درونتان شکل میگیرید؟ وقتی از جنس افکارتان مطلع شدید هیچ کاری بجز نظارت بر فکرتان انجام ندهید. چون این فکر پس از مدتی جای خود را با فکری دیگر عوض خواهد کرد و بهکل فراموش خواهید کرد که به چه چیزی فکر میکردید.